دیوز شوشو نبود 

من و فندوق بعد از ظهر خوابیدیم ساعت5.5 بیدارش کردم کمی بازی کریم بهونه باباشو میکرد یکم برنامه کودک و شام و دوباره لالا 

اها این وسط کمدشو واتاقشو هم مرتب کردیم 

مهندس سرماخورده دوروزه نمیاد دفتر دیروز هزار بار بهش زنگیدم خب کار داشتم باهاش 

اخر سر گفت هربار خواست خوابم ببره این تلفن زنگ خورده مدیونید فکر کنید منو میگفت 

امروز صبح دیگه خورشیدم دلش گرفت از اب و هوای دل ما 

شوشو دیشب اس داده خانم(ر)رو میشناسی میگم اره هم مدرسه ایم بوده  رییس بیمارستانه فلان جاست میگه خانم همکارمه میگم جدی؟ میگه اره میگم کدوم همکارت درجش چیه ؟میگه بابا اون که منتقل شد اهواز زنش نرفت دیگه میگم اهان اقای (ش) میگه اره 

 گفتم به همکارت بگو به خانمش بگه شوهر دوست جونی رو چرا تعدیل کردن پرسید مگه بیمارستان اینها بوده میگم نه بگو که اگه بیمارستان اینها میخواد این بنده خدا بره سر کار 

چند ثانیه بعد گفت زنگ زده با خانمش داره صحبت میکنه 

و نتیجه این که گفته الان اصلا نیرو نمیگیریم فعلا داریم تعدیل میکنیم 

خیلی دلم میخواست میشد کاری کرد

خدایا به همه دوستانم ارامش و شادی عطا کن 

خدایا دوستانم بهت احتیاج دارن همه انرژیهای مثبت دنیا رو به سمتشون روانه کن حال دلشون و حال جسمشون خوب خوب خوب باشه 

آمین 

تمرینان EFT رو دارم انجام میدم .

 

میگم ,میگه ,بیمارستان اینها منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

معرفی کالا فروشگاهی بهترین روش های طراحی سایت کارت سلامت تهرانسر باربری تهران rthegard شهر موزیک اینجا همه چی هست gymsinmiami